همه انسان ها در زندگی روزمره خود نیاز به ارتباط با دیگران دارند اما هر انسانی باید بداند که چگونه میتواند با دیگران ارتباط برقرار نماید. به یاد داشته باشید که عدم مهارتهای رفتار با دیگران، سبب دلسردی و ناامیدی میشود. یک انسان موفق میداند که کار کردن با دیگران به خصوص در دنیای کنونی، ارتباطی توام با مهارت را میطلبد..» در این نوشتار سعی شده است تا 4 اصل از قوانین اصلی ارتباطات انسانی با تکیه بر نهج البلاغه و کلام مولای مان امیر الم?منین در فضای زندگی به شما معرفی شود. پس با ما همراه باشید.
تواضع و فروتنی یکی از ارزش های پسندیده اخلاقی است که با آن می توان بر دل های دوست و دشمن راه یافت. آنانی را که با قهر و ناسازگاری با ما رفتار می کنند، با تواضع و خوشرویی، می شود به دوستی و مهربانی واداشت و رضایت و شادمانی را بر دل ها نشاند. امام علی علیه السلام می فرماید: «وَ بالتَّواضُع تَتِمُّ النِّعْمَةُ؛ با فروتنی و خوشرویی، نعمت ها کامل می شود».
همچنین، فرموده است: «کسی که متواضع باشد، دوستانش فراوان خواهند بود».
در کنار این سفارش، حضرت مردم را به خطر تکبر و خودبزرگ بینی هشدار می دهد:
«خدا را خدا را؛ یعنی از خدا بترسید و از آینده زشت و شوم تکبر و خودبزرگ بینی بپرهیزید».
یکی از روش هایی که پیامبران به کمک آن جامعه را اصلاح کردند، به کارگیری تواضع در امر رسالت شان بود. خدای مهربان کسانی را که در برابرش خودخواهی کردند، از اوج عظمت به خاک ذلت نشانید. به ابلیس دستور داد که به آدم سجده کند، ولی او به سبب خودخواهی، از این کار سر باز زد و در نتیجه از بهشت رانده شد و تا روز قیامت به او لعن می شود.
نمرود علیه ابراهیم و دستور خدا قیام کرد و طومار حکومت او به اذن خداوند با یک پشه در هم پیچید. فرعون، با آن همه عظمت وقتی به مرض خودخواهی آلوده شد، با یارانش در میان آب غرق گردید.
آیا انتظار نداریم که دیگران اشتباه های ما را نادیده بگیرند و ما را ببخشند؟ یا به ما مهلت و فرصت برای بازسازی و جبران خطاهایمان بدهند؟ به طور مسلم، این خواسته همه ماست. بنابراین، نباید در برابر اشتباه ها و لغزش های دیگران، انتقام جویی و مقابله به مثل کرد. در واقع، در زندگی اجتماعی، عفو و گذشت لازم است و با عمل به آن دل ها به هم نزدیک تر می شود و پاداش معنوی آن را نیز خداوند بزرگ عطا خواهد کرد. امام علی علیه السلام می فرماید: «فَاعْفوُا ألا تُحِبوُّنَ أَنْ یَغْفَرِ اللّهُ لَکُمْ؛ دیگران را عفو کنید، آیا دوست ندارید خدا شما را عفو کند».
خدای مهربان در قرآن مجید برای تقویت این اخلاق انسانی در جامعه چنین می فرماید:
بشتابید به سوی آمرزش خدا و بهشتی که عرض آن به اندازه آسمان ها و زمین است و آماده شده برای پرهیزکاران؛ همان هایی که ثروت خویش را درهنگام آسایش و ناراحتی، در راه خدا انفاق می کنند و غضب خویش را فرو می نشانند و از [خطاهای] مردم صرف نظر می کنند. خدا نیکوکاران را دوست می دارد.
آدمی برای اینکه زندگی اش را با آرامش روحی بگذراند، ناگزیر است از بسیاری ناراحتی های پیش آمده چشم بپوشد و از بازخواست دیگران صرف نظر کند. حضرت علی علیه السلام در توصیه ای می فرماید:
أَغْضِ عَلَی الْقَذَیَ وَ اِلا لَمْ تَرْض اَبَدا.
با خار و خاشاکی که درچشم است، چشم را فرو بند؛ وگرنه هیچ گاه در زندگی خوشحال نخواهی بود.
همه انسان ها دوست دارند که مردم به آنان سخنان راست بگویند و خود نیز از دروغ و دروغگویی بیزارند. اگر دوست داریم که دیگران به حقیقت و راستی با ما سخن بگویند، ما هم باید تلاش کنیم تا به کسی دروغ نگوییم و همواره از روی صدق و درستی رفتار کنیم و با راستگویان هم کلام شویم. امام علی علیه السلام در سفارشی به مالک اشتر می فرماید: «وَ اَلْصِقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ؛ با پاکان و راستگویان هم نشین باش و با آنها معاشرت و دوستی کن».
در بخشی دیگر از نهج البلاغه، به زشتی و ضد ارزش بودن دروغ و دروغ پردازی اشاره کرده و فرموده است: «جانِبَا الْکِذْبَ فَاِّنَه مُجانِبٌ لِلایمان؛ از دروغ بپرهیزید، زیرا دروغ و دروغ گویی، با ایمان بیگانه است».
خداوند به انسان سخن گفتن آموخت و به او قدرت بیان داد و پس از یادآوری خلقت انسان، نعمت بیان و آموختن آن را یادآور شده است. این نعمت تا زمانی با ارزش است که صاحب آن با درایت و دقت آن را به کار گیرد و نیز به سود جامعه و آخرت انسان باشد. در غیر این صورت، آثار ناخوشایند آن متوجه انسان ها می شود.
با گزیدن مار و عقرب، انسانی از بین می رود، ولی چه بسا دروغ هایی که اجتماعی را از بیخ و بن نابود می سازد. با اشاره به این مضمون، حضرت علی علیه السلام می فرماید: «اَللِّسانُ سَبُعٌ إنْ خُلِّی عَنْهُ عَقَرَ؛ زبان درنده است. اگر او را رها کنی، می گزد».
اعتدال و میانه روی، یعنی واقعیت ها را همان گونه که هستند بپذیریم و به دیگران بگوییم و نیز در بیان سخنان، در قضاوت ها، در اخبار و گزارش های خود اشتباه نکنیم و به حقیقت آنها بپردازیم. آنان که از این ارزش اخلاقی بی بهره اند، در رفتار و کردارشان، نظم وبرنامه ای ندارند. به سرعت به چیزی دل می بندند و ناگهان بی دلیل از همان چیز متنفر می شوند. همچنین، در بیان دیدههای خود زیاده روی می کنند. بنابراین، کندرو یا تندرو بودن در کارها، میتواند بزرگ ترین ضربه روحی را از نظر فردی و اجتماعی بر ما وارد سازد.
با میانه روی در هر کاری، زندگی مان به نظم خواهد شد و یقینا در رفتار و کردار خود بیشترین دقت را خواهیم کرد. امام علی علیه السلام هشدار می دهد: «لاتَری الْجاهِلَ اِلاّ مُفْرِطا أَوْ مُفَرِّطا؛ همیشه جاهل و نادان، یا افراط گراست، یا تفریط کننده».
در جای دیگر نیز در تبیین بیشتر این مسئله می فرماید:
ثَمَرةُ التَّفریطِ النَّدامَةُ وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلامَةُ.
ره آورد تفریط، پشیمانی و ثمره دوراندیشی، سلامت و رستگاری است.
زیاده روی در هر کاری، خسته کننده است و انسان را به تدریج دلسرد و از آن کار باز می دارد؛ همان گونه که تفریط و سستی، ناپسند است و سود و دوامی ندارد.
از این نکات به این نتیجه می رسیم که افراد به طریقی می توانند به فضیلت انسانی دست یابند، که تشخیص دهند که دوست دارند چطور با آنها رفتار شود. از این طریق است که ابهام در مفهوم واژه ی "خوب بودن" نیز از میان می رود. حال میفهمیم که خوب بودن به معنای ساکت و غیر فعال در گوشه ای کز کردن نیست، بلکه می تواند نشانه ی فعالیت بسیار شدید باشد.
حال با خود فکر کنید اگر کسی سعی کند تا با اطرافیانش با انصاف، وفاداری، مردانگی، صداقت، مهربانی، دلسوزی، شکیبایی، بخشندگی، خیرخواهی، اعتماد، ادب و احترام، تحسین، رفاقت، عشق، و درستی رفتار کند، چه اتفاقی میافتد؟
ممکن است کار سختی باشد، اما به این فکر کنید که چندین انسان دیگر نیز به شما همینطور پاسخ خواهند داد.
به این روش، در صورت بروز هرگونه اشتباه و خطا، دیگران او را راحت تر خواهند بخشید و خطاهایش را نادیده می انگارند. و انسان زندگی خوشایندتر و زیباتر خواهد داشت.
انسان می تواند بر رفتار اطرافیانش نیز تاثیر بگذارد. با اتخاذ یکی از این فضیلت های اخلاقی در روز، و اعمال آن بر اطرافیانتان، یک قدم به خوشبختی نزدیک تر شوید. با این اقدام شما، کم کم همه ی اطرافیانتان نیز همینگونه خواهند شد. و علاوه بر منفعت های شخصی، با این اقدامتان می توانید دریچه ای به سوی روابط انسانی باز کنید.
فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان