اهمیت نهج البلاغه به عنوان یکی از متون اساسی دینی حکومتی و زمامداری در عصری که پیشرفت تحقیق و بررسی در اصول و مبانی نظری و علمی سیاست و حکومت با رویکرد جدید به متون اصیل دینی مشهود است بر کسی پوشیده نیست. سیاست به هر معنا که باشد(شاخه ای از علم یا منظومه ای از عمل) در این کتاب بهتر قابل ردیابی است زیرا بازگشت نظری و علمی به میراث اسلامی-سیاسی از لوازم بالندگی تفکر و اندیشه جدید است و مهمترین زیر بنای این میراث بزرگ سیره معصومین به ویژه سیره حکومتی امام علی (ع)که بخش عمده آن را نهج البلاغه در بردارد است. مباحثی که پیش از هر چیز دغدغه این این تحقیق است ودر بررسی متون موجود با این ترکیب به چشم نمی خورد، مبانی وخط ومشی های حکومتی آن امام همام ، در محورهایی چون فرهنگسازی ، مشروعیت سازی، توزیع قدرت، نظم و امنیت، توزیع کالا و خدمات(تامین رفاه و آسایش) است.
یکی از راه کارهای مهم که در حفظ نظام دینی و بقای آن، تاثیر بسزایی دارد، عملکرد مطلوب آن و حل مشکلات و معضلات جامعه، در عرصه های مختلف ،براساس مبانی اصیل اسلامی است.
از این رو بر همگان از رهبران، کارگزاران، نخبگان و آحاد مردم، لازم است که سعی بلیغ خود را برای موفقیت هرچه بیشتر حکومت اسلامی مبذول دارند. مسلما یکی از راه های کارامدی نظام ،بازشناسی مبانی فکری و ارزش هایی است که نظام اسلامی از آن ناشی شده است تا بتوان با الگوبرداری صحیح و متناسب با زمان نظام اسلامی را در جهان گسترش داده، حکومت نمونه مولی الموحدین علی ابن ابیطالب (ع) را الگوی تمام عیار برای همه عدالت پیشگان و آزادگان عالم ،به ویژه برای کارگزاران نظام اسلامی معرفی کرد.
آزادی
امام علی (ع) آزادی را بزرگترین موهبت الهی به جامعه انسانی دانسته وبا این بیان، آزادی انسان را به اصل آفرینش انسان، پیوند می زند. آزادی و حریت در مکتب والای امام (ع) دارای معنای گسترده ای است و در مرتبه والای آن آزادی از هر قید و بند و وابستگی مادی و دل بستگی به غیر خدا را دارد که عین عبودیت و بندگی خدای تعالی است. این معنا از آزادی که آزادی از عوامل درونی و بیرونی را شامل می شود، با آزادی در دیدگاه اندیشمندان غربی ،که بیش تر، آزادی از عوامل بیرونی و سلطه دولت و قدرت سیاسی را شامل می شود، تفاوت دارد.
آزادی به این معنا ،با فطرت و خلقت انسان عجین شده و نه کسی می تواند آن را به انسان بدهد و نه می تواند آن را از انسان سلب کند و حضرت (ع) لازمه حفظ این آزادی را اکرام نفس می داند.
و أکرم نفسک.
بااین بیان ،آزادی ای که حکومت به مردم می دهد، لطف نیست، بلکه وظیفه قدرت سیاسی ، تامین آزادی های اساسی مردم است. این، ویژگی خلقت انسان که نمی خواهد زیر دست و بنده کسی باشد. این آزادی ،مبنای حقوق اجتماعی انسان و عوامل بازیابی نقش های اصلی و واقعی انسان است. لذا حضرت(ع) می فرماید:
و لیس لی احکم علی ما تکرهون.
من این حق را ندارم که شما را بر چیزی که اکراه دارید، اجبار کنم.
-آزادی انتخاب
در بحث بیعت، به تفصیل ،جریان بیعت مردم با امام (ع) بیان شده و این که حضرت (ع) بیعت مردم با خود را با بیعت مردم با خلفای پیشین مقایسه می کند وآزادی انتخاب مردم را که از ظلم و بی عدالتی در زمان عثمان به ستوه آمده بودند، به عنوان یک ارزش در دیدگاه حکومتی حضرت(ع) بیان می کند، که مهمترین کلام حضرت در خطبه شقشقیه است.
اگر لوازم آزادی انتخاب را ممنوعیت اکراه وجلوگیری از اجبار ،تمایل داوطلبانه ، اختیار وانتخاب آگاهانه بدانیم این شروط در انتخاب حضرت (ع) به عنوان خلیفه مسلمانان مورد توجه قرار گرفته است.